معنی چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن, معنی چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن, معنی ]اji، ]اji xbj، اwcاc lcbj، fcdbj, معنی اصطلاح چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن, معادل چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن, چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن چی میشه؟, چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن یعنی چی؟, چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن synonym, چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن definition,